جدول جو
جدول جو

معنی چو زن - جستجوی لغت در جدول جو

چو زن
کسی که در استفاده و کاربرد چوب در دعوا ماهر باشد، مزدوری
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چوب زن
تصویر چوب زن
آنکه با چوب به کسی یا چیزی بزند، چوب زننده،
فرهنگ فارسی عمید
چوب زننده. ضربه واردکننده با چوب:
که تابر ما زمانه چوب زن بود
فلک چوبک زن چوبینه تن بود.
نظامی.
، فراش:
قیصر شرابدارت و چیپال چوبزن
خاقان رکابدارت وفغفور پرده دار.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
چو+زنی، تکه ای سازی مربوط به سرنا است که توسط گودارها از
فرهنگ گویش مازندرانی
چاه کن
فرهنگ گویش مازندرانی
چوب زدن، به حراج گذاشتن
فرهنگ گویش مازندرانی